حکم عمر ابن خطاب در باره زنا

سخن عشق

حدیث وروایت

از ابی طفیل روایت که گفت : زنی در صحرا گذر می کرد در راه گرسنه شد ،به چوپانی رسید ، گفت من گرسنه هستم کمی به من غذا بده ، چوپان گفت من غذا نمی دم مگر اینکه خودت را در اختیار من قرار بدهی ، آن زن گفت چوپان سه مشت خرما به من داد ، بعد من خودم را در اختیار او قرار دادم ...  و گشنگی خیلی برای من مشکل بود.

آن زن این خبر را به عمر رساند ، عمر تکبیر گفت و گفت این مهر توست ، هر یک مشت خرمایی که به تو داده است مهر تو بوده است ، پس بر تو نباید حدی زده شود



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در شنبه 27 خرداد 1391برچسب:,ساعت18:39توسط رضا مقیمی باغملکی | |